معنی تلا پشتی - جستجوی لغت در جدول جو
تلا پشتی
جفت گیری مرغ و خروس
ادامه...
جفت گیری مرغ و خروس
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تله پاتی
نوعی ارتباط فکری میان دو نفر از راه دور و القای مطلبی از راه دور از طرف کسی برای کس دیگر
ادامه...
نوعی ارتباط فکری میان دو نفر از راه دور و القای مطلبی از راه دور از طرف کسی برای کس دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تله پاتی
تله پاتی
فرانسوی دور باهمی ارتباط فکری میان دو تن از مسافت دور انتقال فکر
ادامه...
فرانسوی دور باهمی ارتباط فکری میان دو تن از مسافت دور انتقال فکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تله پاتی
تله پاتی
((تِ لِ))
انتقال و ارتباط فکر از راه دور، دورآگاهی (واژه فرهنگستان)
ادامه...
انتقال و ارتباط فکر از راه دور، دورآگاهی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
التّخاطر
ادامه...
التَّخَاطُرَ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
Telepathic
ادامه...
Telepathic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
télépathique
ادامه...
télépathique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تش پشتی
کنده ای بزرگ که در پشت آتش قرار دهند
ادامه...
کنده ای بزرگ که در پشت آتش قرار دهند
فرهنگ گویش مازندرانی
تک پشتی
پوزه بند، با پشت دست به دهان کسی کوبیدن
ادامه...
پوزه بند، با پشت دست به دهان کسی کوبیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پلا پتی
نوعی بازی بچه گانه
ادامه...
نوعی بازی بچه گانه
فرهنگ گویش مازندرانی
تور پشتی
ضربه زدن با پشت تبر
ادامه...
ضربه زدن با پشت تبر
فرهنگ گویش مازندرانی
تله پشته
پشته ی خار، پشته ای از سرشاخه های خاردار
ادامه...
پشته ی خار، پشته ای از سرشاخه های خاردار
فرهنگ گویش مازندرانی
تره پشتی
کوله پشتی چوپانان و کشاورزان که از جنس پشم بوده و دست بافت
ادامه...
کوله پشتی چوپانان و کشاورزان که از جنس پشم بوده و دست بافت
فرهنگ گویش مازندرانی
پلا بشتی
ته دیگ پلو
ادامه...
ته دیگ پلو
فرهنگ گویش مازندرانی
کل پشتی
نوعی پشتی که از پشم بافند، دوش توبره ی کشاورزی و چوپانی
ادامه...
نوعی پشتی که از پشم بافند، دوش توبره ی کشاورزی و چوپانی
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
โทรจิต
ادامه...
โทรจิต
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
telepático
ادامه...
telepático
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
телепатический
ادامه...
телепатический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
telepathisch
ادامه...
telepathisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
телепатичний
ادامه...
телепатичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
telepatyczny
ادامه...
telepatyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
心灵感应的
ادامه...
心灵感应的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
telepático
ادامه...
telepático
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
telepatico
ادامه...
telepatico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
ٹیلی پیتھک
ادامه...
ٹیلی پیتھک
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
telepatis
ادامه...
telepatis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
টেলিপ্যাথিক
ادامه...
টেলিপ্যাথিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
telepathic
ادامه...
telepathic
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
telepatik
ادامه...
telepatik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
텔레파시의
ادامه...
텔레파시의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
テレパシーの
ادامه...
テレパシーの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
טלפתיה
ادامه...
טלפתיה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
telepathisch
ادامه...
telepathisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر تله پاتی
تله پاتی
تِلِه پاتی
टेलीपैथिक
ادامه...
टेलीपैथिक
دیکشنری فارسی به هندی